چی شد که اعتراف کردی مامان؟!

ساخت وبلاگ

 هی به خودت میبالی که صورتت فلانه، چشمات بهمانه و وقتی گریه می کنی صورت و چشمات سریع حالت عادی پیدا میکنن! ولی نه عزیزدلم، نه دخترم... 

من مادرتم... هر بار که از دستشویی میومدی با یه نگاه به چشات می فهمیدم کلی اشک ریختی، هر بار که از حمام میومدی از صدای گرفته ات می فهمیدم زیر دوش ضجه زدی، هر صبح که بیدار میشدی می فهمیدم شب قبلش خوب خوابت نبرده بعد می رفتم بالشت رو می دیدم که خیسه... ولی چکار میتونستم بکنم؟! تو غمت رو توی خودت می ریختی و مظلوم بودی...

میذاشتم همه از خونه برین بیرون، اون موقع بود که می نشستم یه دل سیر گریه می کردم؛ اینجوری نگرانی اینو نداشتم که شما متوجه میشین چون تا ظهر سرخی چشم و صورتم رفته بود...

Salesman...
ما را در سایت Salesman دنبال می کنید

برچسب : چی شد که شب شد,چی شد که عاشقت شدم,چی شد که چادری شدم,چه شد که ماه مراد, نویسنده : 2be-brave6 بازدید : 127 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 17:22