پیاده اش کردم تا سریع بره بلیت گیر بیاره و سر فرصت ماشین رو پارک کنم. هوا به شدت چند شب پیش سرد نبود. توی پیاده روی شلوغ طبق عادت، تند تند، راه می رفتم تا بهش برسم. دست پسر کاغذ عطری به دست رو رد کردم، حوصله ی آبریزش بینی احتمالی رو نداشتم. ١٠٠ متر د,مونیکام، ...ادامه مطلب