Salesman

متن مرتبط با «رمز خود را فراموش» در سایت Salesman نوشته شده است

Trois pour Trente (رمز قبلی)

  • به خودت ایمان داشته باش،تو قوی ترین شخص زندگی خودت هستی ؛) دنبال کنندگان ‎+۵۰۰ نفر این وبلاگ را دنبال کنید بخوانید, ...ادامه مطلب

  • کیست مرا از دست بیان نجات دهد؟

  • چرا مطلب بیان نیلوبلاگ مسخره بازی درآورده و اجازه نمیده من عکس بذارم؟! اخطار میده میگه تمام کوکی های صندوق بیان رو حذف کنین، درست میشه ولی نمیشه! پ.ن: با فایرفاکس هم درست نشد! :-///, ...ادامه مطلب

  • هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (٣١)

  • هرمس- می دونین انگشت اشاره ی دست چپ ( دست غالبم) درد می کنه. یک درد مزمن که موقع فشار آوردن اذیتم می کنه و باعث شده اصلا نتونم دیگه دندون دائمی بکشم و وسط کار بدم بیمار رو به همکارم ( که اصلا ازش خوشم, ...ادامه مطلب

  • هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (٢٦)

  • یک- زن توی باشگاه دید که وقتی نزدیکم شد، ماسکم رو زدم و ازش فاصله گرفتم ولی باز فاصله رو کم می کرد و بی توجه به اینکه سانس ورزششون شروع شده و من میگم دکتر فلانی رو نمی شناسم، اصرار داشت که حتما می شنا, ...ادامه مطلب

  • خودمو دوست دارم، اما نه به اندازه تو

  • میگه اصلا یادم نمیاد موهات هیچ وقت بلند بوده باشن، انگار همیشه همین مدلی بودی. میگم ینی انقدر بهم اومده؟ میگه نه از بس موهامو کوتاه می کنم، می بینمت یاد خودم میوفتم. میگم خب من چیکار کنم شبیه منی؟ میگ, ...ادامه مطلب

  • شادمان باش ولی حال مرا هیچ نپرس

  • توی سه گانه ی before زوجی که دست تقدیر از هم دورشون می کنه، بعد از نه سال به واسطه ی کتابی که پسر از خاطرات کوتاهشون می نویسه، با این پس زمینه ذهنی که دختر بخونه و خودش رو نشون بده؛ دوباره هم رو می بی, ...ادامه مطلب

  • عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو

  • میشه گفت مادربزرگم از معدود افرادیه که با میل و رغبت اجازه میدم بوسه هاش رو مستقیم روی لپم بذاره و در مقابل هم خودم واقعی و نه هوایی می بوسمش. این دوری اجباری دو ماهه کلافه ام کرده بود. تا کی باید با , ...ادامه مطلب

  • ببین هر دفعه توی آغوشمی، یه راز مگو رو بگو می کنم...

  • دیگه نمی تونم بیشتر از این از شما مخفی کنم. اولش گفتم روند معمول پست هات رو ادامه بده هوپ. دلیلی نداره همه زندگیت رو بیای بنویسی و در معرض دید همه بذاری. ولی بعدش حس بدی بهم دست داد. مسئله کوچیکی نیست, ...ادامه مطلب

  • هوپا! تکرار غریبانه روزهای کرونایی ات چگونه گذشت؟!

  • به بهونه چالش حریر،  هر کی به نقاشیم خندید ایشالا سوسک شه! :-) , ...ادامه مطلب

  • در ادامه ی راه تغییرات...

  • اینکه شروع کردم به بیشتر "خودم" بودن و منِ وجودیم رو در اولویت گذاشتن، عجیب غریب و جالب و در عین حال بعضا اعصاب خردکنه. نمودش وقت هاییه که با بعضی از اعضای خانواده از نقطه نظر سیا*سی متفاوت هستی و قبل, ...ادامه مطلب

  • به خودم قول شرف دادم ادامه ات ندم...

  • ظرف پنیر روزانه رو که الان پر شده بود از شیرینی به دستش داد. در آبیش رو باز کرد و با ذوق به شیرینی های خشک و کیک کاکائویی که به زور کنارشون جا شده بود، نگاه کرد. -مناسبتش چیه؟ +روز پرستار!  -نکنه نرس , ...ادامه مطلب

  • چرا انقدر نوشتن خاطراتمان را دوست داریم؟

  • حتی وقتی که هنوز زنده ایم، دوست داریم وجودمان را مثل سگ هایی که به شیر آتش نشانی شاش می کنند ثابت کنیم. عکس های قابکرده مان را، دیپلم هایمان و کاپ هایمان را که روکشی از نقره دارند به نمایش می گذاریم., ...ادامه مطلب

  • هوپ و بیماران در هفته ای که گذشت. (٢١)

  • یه دونه انار: یه مسئله ای که اخیرا خیلی به چشمم میاد، حرف گوش کردن بیماران آقا اونم وقتی زیر دستم روی یونیت با دهان باز خوابیدنه؛  بدین صورت: - ببینین پوسیدگی دندونتون عمیقه، خب؟ سرشونو پایین بالا میک, ...ادامه مطلب

  • هر کدوم از ما یه جور نگران بعدشه

  • گذشته از اینکه از همون دور وقتی طرف رو دیدم، منقبض شدم و توی دلم به خودم و اون زنی که به زور توی باشگاه شماره ام رو گرفت، فحش دادم؛ درک نمی کنم چطور کسی از دختری که سال ها تلاش کرده برای کسب مهارت های, ...ادامه مطلب

  • قاصد روزان ابری داروگ! کی می رسد باران؟

  • " امید فقط تو رو صبورتر میکنه، ولی واقعیت رو تغییر نمیده."  این دیالوگ رو از فیلم هندی "رسوایی ٢٠١٩" شنیدم و انقدر من رو به فکر فرو برد که سریع نوشتمش تا فراموش نکنم. وقتی اسم "هوپ/امید" رو برای خودم , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها